آنگاه که شهادت هابیل(ع) تا شهادت سیدالشهدا(ع) را در تاریخ مرور می کنیم و به عصر حاضر می رسیم و ستارگان درخشان آسمان شهادت را در سرزمین ایران از امیرکبیر تا حسن مدرس و حسن باقری و جعفر خانی تورق می کنیم میبینیم که چطور سرگل های باغ عالمیان و آدمیان گلچین شده اند.

آنان که عقد پایداری با جانان بستند و راه حسین(ع) را درپیش گرفتند.

وچه دشوار است بفهمی حال شهید را...

مگر آن که از تعلقات دنیوی چشم بپوشی..

و مگر آن که از دنیا و مافیها دست بکشی..

و مگر آن که خداوند نادیدنی را در نظر آوری...

و مگر آن که خود به مقام پرواز نایل آیی...!


اینک تو... آسمان بالهایش را گشوده است تا بتوانی به پرواز درآیی.. اما وجود بی مقدار تو با بالهای سنگین از گناهانت، توان پریدن را از تو می گیرد و دستِ یار میخواهی تا تو را به اوج بکشاند.

اینک که به فیض الهی و به لطف امام عصر(عج) قدم در این راه نهادی چندصباحی دیگر تحمل کن و مشتاقانه آرزوی دیدن یار کن که او نیز مشتاق توست.

شهدا که نظر می کنند به وجه الله... کاش نظری هم به ما بیاندازند و ما گناهکاران را نیز آسمانی کنند.

کاش قسمتی از گلزار شهدای شهرمان سهم ما گردد!

کنار شهید روشن طلب، و کنار شهید پورصنعتی!

دعوت نامه ام را از تو «حسن باقری» می خواهم.